
درک تفاوت بین گیمیفیکیشن و بازاریابی مبتنی بر بازی های تبلیغاتی
درک تفاوت بین گیمیفیکیشن و بازاریابی مبتنی بر بازی های تبلیغاتی
عبارات گیمیفیکیشن و بازاریابی مبتنی بر بازی های تبلیغاتی اغلب به جای یکدیگر استفاده میشوند تا به یک کمپین بازاریابی اشاره کنند که برای مشتریان طراحی شده است تا بازیهایی را انجام دهند و این شانس را داشته باشند که پاداشی نصیبشان شود.
این یک توصیف کلی است که شامل عناصر گیمیفیکیشن و بازاریابی مبتنی بر بازی است، در حالی که در واقعیت آنها یک چیز نیستند.
در این وبلاگ می خواهیم تفاوت های بین گیمیفیکیشن و بازاریابی مبتنی بر بازی را عنوان کنیم.
گیمیفیکیشن در مقابل بازاریابی بازی های ویدیویی
وقتی صحبت از گیمیفیکیشن به میان میآید، اغلب بین چیستی آن و نحوه استفاده مؤثر از آن تفاوت وجود دارد. در این میان نکته قابل اهمیت، تشخیص مرز تمایز گیمیفیکیشن و بازی های ویدیویی (یا بازی تبلیغاتی) است.
اما نگران نباشید، سورچی اینجاست تا نه تنها تفاوتهای این دو، بلکه بهترین راهها را برای استفاده از گیمیفیکیشن و بازاریابی بازیهای ویدیویی به شما نشان دهد.
بیایید با گیمیفیکیشن شروع کنیم
گیمیفیکیشن به این موضوع نگاه میکند که چگونه میتوان مکانیکها و ایدئولوژیهای بازی را به چارچوبهای دنیای واقعی، مانند دریافت جوایز برای هزینه کردن بیشتر در یک فروشگاه آنلاین، اضافه کرد.توجه داشته باشید که صفرتاصد ایجاد انگیزه در مشتریان میتواند متفاوت باشد.
گیمیفی کردن بازاریابی کسب و کار شما میتواند شبیه به طراحی کمپینهای بازاریابی باشد تا برخی از ویژگیهای مشابه بازی را داشته باشد: امتیاز، نشانها، چالشها، تابلوهای امتیازات.
گیمیفیکیشن در بازاریابی حول محور اهدافی طراحی میشود که بازاریابان میخواهند از طریق تلاشهای خود به آن دست یابند.(به طور کلی مانند افزایش تعامل با مشتریان یا مشتریان بالقوه).
چرا از گیمیفیکیشن استفاده کنیم؟
گیمیفیکیشن را می توان با تکنیک های بازاریابی مانند برنامه های وفادارسازی یا بازاریابی ویروسی - افزودن عناصر بازی و مکانیک بازی به امید ایجاد انگیزه درونی در افراد برای انجام وظایف مقایسه کرد.
گیمیفیکیشن به خودی خود باعث تعامل با مشتری و وفادارسازی در مشتری است. هر چه مشتری شما با برند یا موضوع شما تعامل مثبت بیشتری داشته باشد، احتمال اینکه نه تنها بیشتر خرید کند بلکه محصول یا خدمات شما را به دوستان خود نیز ارجاع دهد ، بیشتر می شود.
وقتی آنها شما را به دوستان خود از طریق ایمیل یا رسانه های اجتماعی معرفی می کنند، گیمیفیکیشن به انها با تخصیص اعتبار یا تخفیف پاداش می دهد و در عین حال به گرمی از مشتری جدید شما استقبال می کند. این تجربه، آگاهی از برند را افزایش می دهد.
نمونه ای از گیمیفیکیشن :
Waze مثال خوبی از کاربرد گیمیفیکیشن برای تعامل و ایجاد انگیزه در کاربر است.
Waze نمونه ای عالی از شرکتی است که با استفاده از فناوری و گنجاندن عناصر طراحی بازی در ان بر انست تا تعامل کاربران را افزایش دهد و روش استفاده از آن را در این فرآیند متحول کند.
این برنامه از عناصر بازی به گونه ای استفاده می کند که پاداش دهنده و مکمل عملکرد اصلی آن باشد. هرچه کاربر در مسیر خود، ترافیک و تصادفات بیشتری را به برنامه گزارش دهد، امتیاز بیشتری دریافت می کند. همانطور که کاربران همچنان در امتیازات پیشرفت می کنند، آواتار کاربر آنها ارتقا می یابد و کاربران را از Baby Wazer به Waze Royalty ارتقا می دهد.
بازاریابی بازی های ویدیویی چیست؟
بازاریابی بازی های ویدیویی یا « تبلیغات بااستفاده از بازی » درست مانند گیمیفیکیشن حول محور افزایش تعامل کاربران و پاداش دادن به مشتری است. تفاوت این است که در این نوع بازاریابی ، یک بازی واقعی که به آن بازی مارک دار نیز گفته می شود، بکار گرفته میشود.
استفاده از بازیهای تبلیغاتی راه مؤثری برای افزایش مشارکت کاربران با محتوای موجود از یک کمپین بازاریابی، از طریق ادغام مطالب مارک در محتوای بازی است.
همچنین در نحوه و زمان استفاده از کمپین بازاریابی بازی های ویدیویی در چرخه حیات مشتری تفاوت وجود دارد. گیمیفیکیشن اغلب با رشد مشتری و شناخت برند شما همراه می شود،در حالی که بازاریابی بازی های ویدیویی اغلب در آغاز یا میانه چرخه حیات مشتری بکار میروند و هدفشان این است که به طور موقت توجه مشتریان را در یک کمپین بازی مارک دار مبتنی بر مهارت پر از جوایز حفظ کنند.
نتایج مطلوب بازاریابی بازیهای ویدیویی نیز اغلب متفاوت است، به طوری که بازیهای تبلیغاتی بیشتر بر تبلیغ مثبت برند و محصول تمرکز میکنند.
نمونه ای از بازاریابی بازی های ویدیویی چیست؟
برندها دهههاست که از بازاریابی مبتنی بر بازی استفاده میکنند، با این تفاوت که امروزه بیشتر انها به شکل بازیهای موبایلی هستند، ارکید اولین نمونه عرضه شده سال ۱۹۸۳ توسط Tapper است. بازی آرکید بارها را برای تبلیغ آبجو توسط Anheuser-Busch هدف قرار داد و به قدری محبوب شد که یک انتشار عمومی بدون مارک داشت!
در حالی که کاربران از تمرین مهارت های بازی Tapper و شرکت در رقابت دوستانه خوشحال هستند، سیستم بازاریابی مبتنی بر بازی کاربران را در معرض مطالبی قرار می دهد که مستقیماً با تبلیغ جدید آبجو Anheuser-Busch مرتبط است.
این سطح از مواجهه تعاملی با بازار بدون هیچ مانع واقعی و قابل توجهی برای ورود، نوعی بازاریابی است که تیم های فروش فقط می توانند رویای آن را داشته باشند.
نتیجه:
به طور خلاصه، نه گیمیفیکیشن و نه بازاریابی مبتنی بر بازی مفاهیم جدیدی نیستند، اما تعاریف آنها اغلب مبهم است.
در گیمیفیکیشن، طراحی بازی در یک زمینه غیربازی صورت میگیرد. سیستمهای گیمیفیشده برای ارائه چالشها و پاداشهای قانعکننده که یک تجربه لذتبخش را ایجاد میکنند، نیستند.
از سوی دیگر، در بازاریابی مبتنی بر بازی، شما از ابتدا به دنبال توسعه یک بازی جدید هستید که دارای عناصر بازاریابی در سراسر بدنه خود است.
هدف بازاریابی مبتنی بر بازی، ادغام روش های سنتی بازاریابی در تفکر مبتنی بر بازی است.
شما اولین نفری باشید که نظر خود را ثبت میکند!